معنی فارسی deballasting
B1دیبالاستینگ به عمل تخلیه بار بالاست از یک کشتی اشاره دارد که معمولاً برای افزایش ایمنی و کارایی در سفرهای دریایی انجام میشود.
The process of removing ballast from a ship to make it lighter.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove ballast from a vessel
example
معنی(example):
کشتی برای کاهش بار خود در حال دیبالاستینگ بود.
مثال:
The ship was deballasting to lighten its load.
معنی(example):
دیبالاستینگ قبل از ورود به آبهای کم عمق ضروری است.
مثال:
Deballasting is necessary before entering shallow waters.
معنی فارسی کلمه deballasting
:
دیبالاستینگ به عمل تخلیه بار بالاست از یک کشتی اشاره دارد که معمولاً برای افزایش ایمنی و کارایی در سفرهای دریایی انجام میشود.