معنی فارسی debaucheries
B2ولخرجی‌ها، رفتارهای غیر اخلاقی و افراطی به ویژه در زمینه‌های جنسی و اسراف.
Excessive indulgence in sensual pleasures; extravagant or immoral behavior.
- noun
noun
معنی(noun):
Indulgence in sensual pleasures; scandalous activities involving sex, alcohol, or drugs without inhibition.
معنی(noun):
Seduction from duty.
example
معنی(example):
مهمانی پر از ولخرجی‌هایی بود که مهمان‌ها را شوکه کرد.
مثال:
The party was filled with debaucheries that shocked the guests.
معنی(example):
نویسنده ولخرجی‌های اشرافیت را در رمانش توصیف کرد.
مثال:
The writer described the debaucheries of the aristocracy in his novel.
معنی فارسی کلمه debaucheries
:
ولخرجی‌ها، رفتارهای غیر اخلاقی و افراطی به ویژه در زمینه‌های جنسی و اسراف.
