معنی فارسی debauchery

C1 /dɪˈbɔː.t͡ʃə.ɹi/

فساد به معنای رفتار شنیع، بخصوص در فعالیت‌های جنسی و تخفیف در اخلاق است.

Excessive indulgence in sensual pleasures; indulgence in sexual or moral misconduct.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

noun

معنی(noun):

Indulgence in sensual pleasures; scandalous activities involving sex, alcohol, or drugs without inhibition.

معنی(noun):

Seduction from duty.

example

معنی(example):

مهمانی پر از فساد و زیاده‌روی بود.

مثال:

The party was full of debauchery and excess.

معنی(example):

فساد او او را به زندگی پر از پشیمانی هدایت کرد.

مثال:

His debauchery led him to a life of regret.

معنی فارسی کلمه debauchery

فساد به معنای رفتار شنیع، بخصوص در فعالیت‌های جنسی و تخفیف در اخلاق است.