معنی فارسی debcle

B2

بدون استحکام و نظم، و در مواردی به معنای شکست و ناکامی است.

A sudden failure, especially in a situation that was expected to go well.

example
معنی(example):

سوانح تیم منجر به یک دبیل در رویداد شد.

مثال:

The team's mishaps led to a debacle at the event.

معنی(example):

شرکت پس از شکست رونمایی از محصول با یک دبیل مواجه شد.

مثال:

The company faced a debacle after the product launch failed.

معنی فارسی کلمه debcle

: معنی debcle به فارسی

بدون استحکام و نظم، و در مواردی به معنای شکست و ناکامی است.