معنی فارسی debilitate
C1 /dəˈbɪləteɪt/تضعیف کردن یا آسیب رساندن به قدرت و توانایی کسی یا چیزی.
To make someone weak or infirm; to hinder or impair.
- verb
verb
معنی(verb):
To make feeble; to weaken.
مثال:
The American Dream suffered a debilitating effect after the subprime crisis.
example
معنی(example):
این بیماری می‌تواند قدرت بیمار را تضعیف کند.
مثال:
The disease can debilitate the patient's strength.
معنی(example):
نارضایتی طولانی می‌تواند عضلات را ضعیف کند.
مثال:
Prolonged inactivity can debilitate the muscles.
معنی فارسی کلمه debilitate
:
تضعیف کردن یا آسیب رساندن به قدرت و توانایی کسی یا چیزی.
