معنی فارسی debonairity

B2

دلربایی، به معنای کیفیت یا ویژگی دلپذیری و جذابیت در رفتار یا ظاهر.

The quality or state of being charming, confident, and sophisticated.

example
معنی(example):

دلربایی او باعث شد که او مرکز توجه باشد.

مثال:

His debonairity made him the center of attention.

معنی(example):

دلربایی بازیگر تماشاگران را مجذوب کرد.

مثال:

The debonairity of the actor captivated the audience.

معنی فارسی کلمه debonairity

: معنی debonairity به فارسی

دلربایی، به معنای کیفیت یا ویژگی دلپذیری و جذابیت در رفتار یا ظاهر.