معنی فارسی deburrs

B1

صاف کردن لبه‌ها و حذف لبه‌های تیز یا ناهموار از اجسام، بخصوص فلزات.

To remove burrs from a surface, especially in metalwork.

verb
معنی(verb):

To remove burrs from a workpiece

مثال:

After drilling the hole, use an abrasive to deburr the edges.

معنی(verb):

To remove debris from raw wool

example
معنی(example):

او از ابزاری استفاده می‌کند که لبه‌های فلزی را صاف می‌کند.

مثال:

He uses a tool that deburrs the metal edges.

معنی(example):

این ماشین هر قطعه را قبل از بسته‌بندی صاف می‌کند.

مثال:

The machine deburrs every part before packaging.

معنی فارسی کلمه deburrs

: معنی deburrs به فارسی

صاف کردن لبه‌ها و حذف لبه‌های تیز یا ناهموار از اجسام، بخصوص فلزات.