معنی فارسی debussyanize

B1

معنی دادن به یک اثر یا سبک هنری با ویژگی‌های خاص دبوسی و سپس حذف آن‌ها.

To alter or modify a piece to remove qualities associated with Debussy's music.

example
معنی(example):

هنرمند قصد دارد مجموعه جدیدش را به سبک دبوسی تغییر دهد.

مثال:

The artist aims to debussyanize his new collection.

معنی(example):

دوباره به سبک غیر دبوسی درآوردن یک اثر به معنای حذف عناصر ایمپرسیونیستی آن است.

مثال:

To debussyanize a piece means to remove its impressionistic elements.

معنی فارسی کلمه debussyanize

: معنی debussyanize به فارسی

معنی دادن به یک اثر یا سبک هنری با ویژگی‌های خاص دبوسی و سپس حذف آن‌ها.