معنی فارسی decalescence
B1فرایندی که در آن یک ماده جامد با کاهش دما به حالت مایع یا نیمه مایع تبدیل میشود.
The process in which a solid material turns semi-liquid or liquid as it cools.
- NOUN
example
معنی(example):
ذوب شدن موم شمع در حین خنک شدن رخ داد.
مثال:
The decalescence of the candle wax occurred as it cooled.
معنی(example):
ذوب شدن در هنگام خنک شدن شیشه پس از گرم شدن قابل مشاهده است.
مثال:
Decalescence is visible when the glass cools after being heated.
معنی فارسی کلمه decalescence
:
فرایندی که در آن یک ماده جامد با کاهش دما به حالت مایع یا نیمه مایع تبدیل میشود.