معنی فارسی decancellated
B1به معنای وضعیتی که یک تصمیم یا لغو قبلی به حالت اولیه خود بازگردانده شده است.
The state of having a cancellation reversed or nullified.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توافقنامه هفته گذشته بهطور رسمی باطل شد.
مثال:
The agreement was officially decancellated last week.
معنی(example):
یک قرارداد باطلشده اجازه میدهد که مذاکرات دوباره آغاز شود.
مثال:
A decancellated contract allows for negotiation to resume.
معنی فارسی کلمه decancellated
:
به معنای وضعیتی که یک تصمیم یا لغو قبلی به حالت اولیه خود بازگردانده شده است.