معنی فارسی decantate

B2

عمل جداسازی مایع از رسوبات یا ذرات جامد با استفاده از ریختن آرام.

To separate a liquid from sediments or solids by pouring gently.

example
معنی(example):

لطفاً مایع را با احتیاط جدا کنید تا از هرگونه ریختن جلوگیری شود.

مثال:

Please decantate the liquid carefully to avoid any spills.

معنی(example):

برای بهبود کیفیت، باید قبل از تجزیه و تحلیل محلول را جدا کنیم.

مثال:

To improve the quality, we need to decantate the solution before analysis.

معنی فارسی کلمه decantate

: معنی decantate به فارسی

عمل جداسازی مایع از رسوبات یا ذرات جامد با استفاده از ریختن آرام.