معنی فارسی decap
B1سر بریدن، به طور خاص به قطع کردن سر یک موجود زنده اشاره دارد.
To cut off the head of a person or animal.
- VERB
example
معنی(example):
شمشیر شوالیه میتوانست در یک ضربه دشمن را سر ببرد.
مثال:
The knight's sword could decap the enemy with one strike.
معنی(example):
در کارتونها، شخصیتها معمولاً به صورت طنزآمیز سرشان بریده میشود.
مثال:
In cartoons, characters often get decapped in a humorous way.
معنی فارسی کلمه decap
:
سر بریدن، به طور خاص به قطع کردن سر یک موجود زنده اشاره دارد.