معنی فارسی decapitable
B1قابل سر بریدن، به ویژگیهایی اشاره دارد که میتوانند در داستان یا انیمیشن سر بریدگی را نشان دهند.
Capable of having the head cut off, often used in fictional contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی شخصیتهای کارتون به صورت سر بریدنی برای اثر کمدی نشان داده میشوند.
مثال:
Some cartoon characters are shown as decapitable for comedic effect.
معنی(example):
اصطلاح دکاپتیبل در بحثهای طراحی شخصیتهای داستانی به کار میرود.
مثال:
The term decapitable is used in discussions about fictional character design.
معنی فارسی کلمه decapitable
:
قابل سر بریدن، به ویژگیهایی اشاره دارد که میتوانند در داستان یا انیمیشن سر بریدگی را نشان دهند.