معنی فارسی decapodiform

B1

شامل جانورانی با ویژگی‌های خاص که به دسته ده‌پایان نزدیک هستند.

Relating to creatures that resemble decapods, especially in behavior or structure.

example
معنی(example):

موجودات ده‌پای‌نما رفتارهای منحصر به فردی را نشان می‌دهند.

مثال:

Decapodiform creatures exhibit unique behaviors.

معنی(example):

دانشمندان برای یادگیری در مورد سازگاری، گونه‌های ده‌پای‌نما را مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study decapodiform species to learn about adaptation.

معنی فارسی کلمه decapodiform

: معنی decapodiform به فارسی

شامل جانورانی با ویژگی‌های خاص که به دسته ده‌پایان نزدیک هستند.