معنی فارسی decarbonating
B1دکربناته کردن به فرایند حذف کربن از یک ماده یا دستگاه اشاره دارد.
The process of removing carbon deposits from a system or object.
- VERB
example
معنی(example):
دکربناته کردن موتور به بهبود کارایی آن کمک میکند.
مثال:
Decarbonating the engine helps improve its efficiency.
معنی(example):
آنها در حال دکربناته کردن لولهها هستند تا از ایجاد رسوبات جلوگیری کنند.
مثال:
They are decarbonating the pipes to prevent buildup.
معنی فارسی کلمه decarbonating
:
دکربناته کردن به فرایند حذف کربن از یک ماده یا دستگاه اشاره دارد.