معنی فارسی decastylos
B2دکاستیلوس، به کارگیری الگوها یا طرحهای مشخص در هنر بصری یا مجسمهسازی.
The use of distinct patterns or designs in visual art or sculpture.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند در مجسمهسازی خود از دکاستیلوس استفاده کرد.
مثال:
The artist used decastylos in his sculpture.
معنی(example):
دکاستیلوس میتواند به یک اثر بصری پیچیدگی اضافه کند.
مثال:
Decastylos can add complexity to a visual piece.
معنی فارسی کلمه decastylos
:
دکاستیلوس، به کارگیری الگوها یا طرحهای مشخص در هنر بصری یا مجسمهسازی.