معنی فارسی decasualized
B1وضعیت یا حالت جدیتر شدن، کاهش غیررسمی بودن.
Made less casual or more formal.
- VERB
example
معنی(example):
پس از اینکه جلسه جدیتر شد، همه نسبت به پروژه احساس جدیتری داشتند.
مثال:
After the meeting was decasualized, everyone felt more serious about the project.
معنی(example):
محیط جدیتر امکان بحثهای متمرکزتری را فراهم کرد.
مثال:
The decasualized environment allowed for more focused discussions.
معنی فارسی کلمه decasualized
:
وضعیت یا حالت جدیتر شدن، کاهش غیررسمی بودن.