معنی فارسی deceases

B1

فوت به معنای از بین رفتن زندگی و به‌ویژه در مورد انسان‌ها استفاده می‌شود.

To die; to come to an end.

noun
معنی(noun):

Death, departure from life.

verb
معنی(verb):

To die.

example
معنی(example):

مرد سالمند به‌طور نهایی پس از بیماری طولانی فوت می‌کند.

مثال:

The elderly man finally deceases after a long illness.

معنی(example):

با غروب خورشید، نور به آرامی کم می‌شود.

مثال:

As the sun sets, the light deceases slowly.

معنی فارسی کلمه deceases

: معنی deceases به فارسی

فوت به معنای از بین رفتن زندگی و به‌ویژه در مورد انسان‌ها استفاده می‌شود.