معنی فارسی decencies

B2

آداب، اصول و قواعدی که نشان‌دهنده رفتار شایسته و محترمانه در تعاملات انسانی است.

Standards of behavior that indicate respect and politeness in interpersonal interactions.

noun
معنی(noun):

The quality of being decent; propriety.

معنی(noun):

That which is proper or becoming.

example
معنی(example):

ما باید به همه کسانی که ملاقات می‌کنیم همچنین آداب رفتار نشان دهیم.

مثال:

We must show decencies towards everyone we meet.

معنی(example):

آداب در گفتگو می‌تواند احترام متقابل را افزایش دهد.

مثال:

Decencies in conversation can enhance mutual respect.

معنی فارسی کلمه decencies

: معنی decencies به فارسی

آداب، اصول و قواعدی که نشان‌دهنده رفتار شایسته و محترمانه در تعاملات انسانی است.