معنی فارسی decener
B1مین، شخصی که به یک نوع وظیفه یا فعالیت مربوط به تغییرات و سازگاریها پرداخته است.
A person involved in change management or adaptation processes.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای成为 مین در سازمان درخواست داد.
مثال:
She applied to be a decener in the organization.
معنی(example):
成为 مین نیازمند مهارتها و دانش خاصی است.
مثال:
Being a decener requires specific skills and knowledge.
معنی فارسی کلمه decener
:
مین، شخصی که به یک نوع وظیفه یا فعالیت مربوط به تغییرات و سازگاریها پرداخته است.