معنی فارسی decennially
B1هر ده سال یکبار، به توالی ده ساله اشاره دارد.
Occurring every ten years.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها هر ده سال یکبار برای بحث در مورد پیشرفت پروژهشان ملاقات میکنند.
مثال:
They meet decennially to discuss the progress of their project.
معنی(example):
این جشنواره هر ده سال یکبار برگزار میشود و بازدیدکنندگان زیادی از سراسر جهان را جذب میکند.
مثال:
The festival occurs decennially, attracting visitors from around the world.
معنی فارسی کلمه decennially
:
هر ده سال یکبار، به توالی ده ساله اشاره دارد.