معنی فارسی decentred
C1غیرمتمرکز، به معنای عدم وابستگی به یک مرکز واحد و ایجاد تنوع در دیدگاهها یا هویتها است.
Referring to identities or perspectives that are not centralized and include various viewpoints.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove the centre from.
معنی(verb):
To place away from the centre; to make eccentric.
معنی(verb):
To displace from the centre.
example
معنی(example):
مفهوم هویتهای غیرمتمرکز در جامعهشناسی مدرن بحث میشود.
مثال:
The notion of decentred identities is discussed in modern sociology.
معنی(example):
دیدهگاههای غیرمتمرکز اجازه میدهند تا دیدگاههای متعددی وجود داشته باشد.
مثال:
Decentred perspectives allow for multiple viewpoints.
معنی فارسی کلمه decentred
:
غیرمتمرکز، به معنای عدم وابستگی به یک مرکز واحد و ایجاد تنوع در دیدگاهها یا هویتها است.