معنی فارسی deciduary

B1

مربوط به چیزهایی که می‌ریزند یا از بین می‌روند، به خصوص در مورد پوشش‌های گیاهی.

Relating to or denoting plants or trees that shed leaves or flowers.

example
معنی(example):

مواد معدنی دیسیدواری برای رشد گیاهان حیاتی هستند.

مثال:

The deciduary minerals are vital for plant development.

معنی(example):

فرایندهای دیسیدواری در هنگام ریزش برگ‌ها ضروری است.

مثال:

The deciduary processes are essential during leaf fall.

معنی فارسی کلمه deciduary

: معنی deciduary به فارسی

مربوط به چیزهایی که می‌ریزند یا از بین می‌روند، به خصوص در مورد پوشش‌های گیاهی.