معنی فارسی deciduously
B2به شکلی که برگ‌ها به صورت فصلی ریخته می‌شوند.
In a manner characterized by shedding leaves seasonally.
- ADVERB
example
معنی(example):
درختان به صورت دسیودوس رشد می‌کنند و هر پاییز برگ‌های خود را می‌ریزند.
مثال:
The trees grow deciduously, shedding their leaves every fall.
معنی(example):
گیاهان که به صورت دسیودوس رشد می‌کنند، به تنوع زیستی کمک می‌کنند.
مثال:
Deciduously growing plants contribute to biodiversity.
معنی فارسی کلمه deciduously
:
به شکلی که برگ‌ها به صورت فصلی ریخته می‌شوند.
