معنی فارسی decime
B1دسیما، یک واحد پولی کوچک، معادل یک دهم واحد اصلی.
A monetary unit equal to one-tenth of a currency, often used historically.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها توافق کردند که برای مشارکتش در پروژه به او یک دسیما پرداخت کنند.
مثال:
They agreed to pay him a decime for his contribution to the project.
معنی(example):
یک دسیما سکهای بود که در برخی مناطق به عنوان واحد کوچک پولی استفاده میشد.
مثال:
A decime was a coin used in some regions as a small currency unit.
معنی فارسی کلمه decime
:
دسیما، یک واحد پولی کوچک، معادل یک دهم واحد اصلی.