معنی فارسی decimole
B1دسیمول، واحدی برای اندازهگیری مقدار ماده، معادل یک دهم مول.
A unit used to measure the amount of substance, equivalent to one-tenth of a mole.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمایشگاه به مقدار خاصی از دسیمول برای واکنشها نیاز داشت.
مثال:
The lab required a specific amount of decimole for the reactions.
معنی(example):
دسیمول یک اصطلاح کمتر رایج است که به یک دهم مول اشاره میکند.
مثال:
Decimole is a less common term used to describe one-tenth of a mole.
معنی فارسی کلمه decimole
:
دسیمول، واحدی برای اندازهگیری مقدار ماده، معادل یک دهم مول.