معنی فارسی decision maker

B2

شخصی که مسئولیت گرفتن تصمیمات را دارد.

A person who makes decisions, especially in a business context.

noun
معنی(noun):

One who makes decisions.

example
معنی(example):

گیرنده تصمیم‌گیری قبل از انتخاب همه گزینه‌ها را ارزیابی می‌کند.

مثال:

The decision maker assesses all options before making a choice.

معنی(example):

به عنوان یک تصمیم‌گیرنده، باید پیامدها را در نظر بگیرید.

مثال:

As a decision maker, you must consider the consequences.

معنی فارسی کلمه decision maker

: معنی decision maker به فارسی

شخصی که مسئولیت گرفتن تصمیمات را دارد.