معنی فارسی deckel

A1

درپوش، جداره‌ای که یک ظرف یا واحد را می‌پوشاند.

A lid or cover that is used to seal the top of a container.

example
معنی(example):

درپوش باید محکم بسته شود تا از نشتی جلوگیری شود.

مثال:

The deckel must be tightly secured to prevent leaks.

معنی(example):

همیشه قبل از پخت و پز مطمئن شوید که درپوش در جای خود قرار دارد.

مثال:

Always ensure the deckel is in place before cooking.

معنی فارسی کلمه deckel

: معنی deckel به فارسی

درپوش، جداره‌ای که یک ظرف یا واحد را می‌پوشاند.