معنی فارسی declamando

B1

فرآیند سخنرانی یا اظهاربخشی به طور مخصوص و عمدتاً با احساسات قوی.

The act of delivering a speech or making a statement in a passionate manner.

example
معنی(example):

او با شور و اشتیاق در رویداد محلی سخنرانی می‌کرد.

مثال:

He was declamando passionately at the local event.

معنی(example):

دانش‌آموزان در مسابقه شعر به سخنرانی پرداختند.

مثال:

The students were declamando during the poetry contest.

معنی فارسی کلمه declamando

: معنی declamando به فارسی

فرآیند سخنرانی یا اظهاربخشی به طور مخصوص و عمدتاً با احساسات قوی.