معنی فارسی declassee
B1declassee به معنای از دست دادن موقعیت اجتماعی یا فرهنگی، معمولاً به دلیل انتخابهای غیرمرتبط با مد است.
Having lost one's social status due to inappropriate fashion or behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بعد از اینکه فهمید لباسش از مد افتاده است، احساس declassee کرد.
مثال:
She felt declassee after realizing her outfit was out of style.
معنی(example):
تلاشهای او برای به نظر آمدن بافرهنگ فقط او را بیشتر declassee کرد.
مثال:
His efforts to appear sophisticated only made him seem more declassee.
معنی فارسی کلمه declassee
:
declassee به معنای از دست دادن موقعیت اجتماعی یا فرهنگی، معمولاً به دلیل انتخابهای غیرمرتبط با مد است.