معنی فارسی declimatize
B2خارج کردن از تأثیرات اقلیمی.
To modify or adapt something to become independent of climate influences.
- VERB
example
معنی(example):
هدف پروژه این است که معماری را از شرایط اقلیمی خارج کند تا با محیط در حال تغییر سازگار شود.
مثال:
The goal of the project is to declimatize the architecture to adapt to the changing environment.
معنی(example):
ما باید فرایند برنامهریزی را از شرایط اقلیمی خارج کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که برای وضعیتهای جوی مختلف مناسب است.
مثال:
We need to declimatize the planning process to ensure it's suitable for various weather conditions.
معنی فارسی کلمه declimatize
:
خارج کردن از تأثیرات اقلیمی.