معنی فارسی declinator
B1ابزاری برای کمک به یادگیری صرف کلمات در زبانها.
A tool or person that helps in the declination of words, especially in language learning.
- NOUN
example
معنی(example):
یک صرف کننده برای کسانی که زبان جدیدی میآموزند مفید است.
مثال:
A declinator is useful for those learning a new language.
معنی(example):
صرف کننده به ما نشان داد که چگونه افعال را به درستی صرف کنیم.
مثال:
The declinator showed us how to properly decline the verbs.
معنی فارسی کلمه declinator
:
ابزاری برای کمک به یادگیری صرف کلمات در زبانها.