معنی فارسی declivous
B2دارای شیب، به ویژه درباره زمین که به طور ملایم به سمت پایین میرود.
Having a downward slope; sloping or descending.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظره با تپههای شیبدار مشخص شده بود.
مثال:
The landscape was marked by declivous hills.
معنی(example):
منطقه شیبدار منظره زیبایی از دره ارائه میکرد.
مثال:
The declivous area provided a beautiful view of the valley.
معنی فارسی کلمه declivous
:
دارای شیب، به ویژه درباره زمین که به طور ملایم به سمت پایین میرود.