معنی فارسی decoagulated
B1خون یا مایعات دیگر که قبلاً لخته شده بودند، به حالت مایع خود باز میگردند.
Having undergone a process to change from a solid or semi-solid state back to a liquid state.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از درمان، خون از لخته شدن خارج شده است.
مثال:
The blood has decoagulated after the treatment.
معنی(example):
پزشکان متوجه شدند که خون بیماران به خوبی از لخته شدن خارج شده است.
مثال:
Doctors noted that the patients' blood decoagulated effectively.
معنی فارسی کلمه decoagulated
:
خون یا مایعات دیگر که قبلاً لخته شده بودند، به حالت مایع خود باز میگردند.