معنی فارسی decocted

B2

دم‌کردن، به معنای استخراج اسانس یا طعم از یک ماده با استفاده از حرارت و آب.

To extract the flavor of a substance by boiling it in water.

verb
معنی(verb):

To make an infusion.

معنی(verb):

To reduce, or concentrate by boiling down.

معنی(verb):

To heat as if by boiling.

معنی(verb):

To reduce or diminish.

معنی(verb):

To digest in the stomach.

معنی(verb):

To devise.

example
معنی(example):

چای گیاهی از انواع مختلفی از گیاهان دم‌کرده شد.

مثال:

The herbal tea was decocted from a variety of plants.

معنی(example):

برای ایجاد طعم غنی، آبگوشت به آرامی دم‌کرده شد.

مثال:

To create a rich flavor, the broth was decocted slowly.

معنی فارسی کلمه decocted

: معنی decocted به فارسی

دم‌کردن، به معنای استخراج اسانس یا طعم از یک ماده با استفاده از حرارت و آب.