معنی فارسی decolourized
B1بی‌رنگ شده، وضعیتی که رنگ از یک شیء یا تصویر حذف شده است.
Having had color removed.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To drain of colour, to remove the colour from.
adjective
معنی(adjective):
From which pigment has been removed
example
معنی(example):
او پرده‌های قدیمی را بی‌رنگ کرد تا دوباره جدید به نظر برسند.
مثال:
She decolourized the old curtains to make them look new.
معنی(example):
عکس بی‌رنگ شد تا حال و هوای قدیمی بگیرد.
مثال:
The photo was decolourized to give it a vintage feel.
معنی فارسی کلمه decolourized
:
بی‌رنگ شده، وضعیتی که رنگ از یک شیء یا تصویر حذف شده است.
