معنی فارسی decremental
B2کاهشی، اشاره به کاهش تدریجی یا حذف بخشی از چیزی.
Related to or characterized by a decrease or reduction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرایند کاهشی بودجه پروژه نگرانکننده است.
مثال:
The decremental process of the project's budget is concerning.
معنی(example):
او تغییرات کاهشی در دادهها را در طول زمان یادداشت کرد.
مثال:
He noted the decremental changes in the data over time.
معنی فارسی کلمه decremental
:
کاهشی، اشاره به کاهش تدریجی یا حذف بخشی از چیزی.
