معنی فارسی decrescent
C1 /dɪˈkɹɛsənt/کاهشی، به مرحله‌ای اشاره دارد که در آن چیزی در حال کاهش یا کوچکتر شدن است.
Describing a phase that indicates a decrease or reduction, particularly used in astronomical contexts.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A crescent oriented with horns turned to sinister (pointing right).
adjective
معنی(adjective):
Becoming gradually less; diminishing.
معنی(adjective):
Waning.
مثال:
a decrescent moon
example
معنی(example):
ماه قبل از مرحله جدید به حالت کاهشی می‌شود.
مثال:
The moon becomes decrescent before the new moon phase.
معنی(example):
در مرحله کاهشی، بخش قابل مشاهده ماه کوچکتر می‌شود.
مثال:
During the decrescent phase, the visible part of the moon shrinks.
معنی فارسی کلمه decrescent
:
کاهشی، به مرحله‌ای اشاره دارد که در آن چیزی در حال کاهش یا کوچکتر شدن است.
