معنی فارسی decursively

B2

به شیوه‌ای که در آن ایده‌ها به‌صورت پیوسته و بدون توقف ارائه می‌شوند.

In a manner that is continuous and flowing, facilitating easy comprehension.

example
معنی(example):

او روند را به‌طور مدور توضیح داد، که برای همه پیگیری آن آسان بود.

مثال:

She explained the process decursively, making it easy for everyone to follow.

معنی(example):

دستورات به‌طور مدور نوشته شده بودند و درک خواننده را بهبود می‌بخشید.

مثال:

The instructions were written decursively, enhancing the reader's understanding.

معنی فارسی کلمه decursively

: معنی decursively به فارسی

به شیوه‌ای که در آن ایده‌ها به‌صورت پیوسته و بدون توقف ارائه می‌شوند.