معنی فارسی dedicatedly

B1

به‌طور جدی و با اختصاص و تمرکز به انجام کاری.

In a committed and devoted manner, showing strong dedication.

example
معنی(example):

او به‌طور متمرکز بر روی پروژه‌اش کار کرد.

مثال:

She worked dedicatedly on her project.

معنی(example):

او به‌طور متمرکز در زمان‌های سخت از دوستانش حمایت می‌کند.

مثال:

He dedicatedly supports his friends during tough times.

معنی فارسی کلمه dedicatedly

: معنی dedicatedly به فارسی

به‌طور جدی و با اختصاص و تمرکز به انجام کاری.