معنی فارسی dedicatorily
B1بهصورت تقدیمی، در حالتی که به شخص یا کسانی احترام گذاشته میشود.
In a manner that expresses dedication or tribute.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نامه را به صورت تقدیمی به راهنمای خود نوشت.
مثال:
She addressed the letter dedicatory to her mentor.
معنی(example):
او به صورت تقدیمی صحبت کرد تا دستاوردهای جامعه را ارج نهد.
مثال:
He spoke dedicatory to honor the achievements of the community.
معنی فارسی کلمه dedicatorily
:
بهصورت تقدیمی، در حالتی که به شخص یا کسانی احترام گذاشته میشود.