معنی فارسی deducibly
B1به طور قابل استنباط، بیانگر این موضوع که نتیجه به وضوح قابل نتیجهگیری است.
In a manner that can be logically deduced.
- ADVERB
example
معنی(example):
نتایج آزمایش به طور قابل استنباطی برای مطالعه فیزیک مهم هستند.
مثال:
The results of the experiment are deducibly important to the study of physics.
معنی(example):
از شواهد ارائه شده، نتیجه به طور قابل استنباطی منطقی بود.
مثال:
From the evidence presented, the conclusion was deducibly logical.
معنی فارسی کلمه deducibly
:
به طور قابل استنباط، بیانگر این موضوع که نتیجه به وضوح قابل نتیجهگیری است.