معنی فارسی deep kisses
B1بوسه عمیق، بوسهای با احساس و تعهد که اغلب نشانهای از علاقه عمیق است.
A passionate kiss that expresses deep affection or love.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها زیر ستارگان بوسههای عمیق رد و بدل کردند.
مثال:
They shared deep kisses under the stars.
معنی(example):
صحنه رمانتیک شامل بوسههای عمیق در کنار دریا بود.
مثال:
The romantic scene included deep kisses by the beach.
معنی فارسی کلمه deep kisses
:
بوسه عمیق، بوسهای با احساس و تعهد که اغلب نشانهای از علاقه عمیق است.