معنی فارسی deep-drawn
B2عبارتی که به حالت صورت یا خطوط عمیق اشاره دارد که به خاطر احساسات یا استرس ظاهر میشود.
Characterized by deep lines, often due to stress or strong emotions.
- verb
verb
معنی(verb):
To form relatively deep objects in sheet metal using a die
example
معنی(example):
او پس از شنیدن خبر ناراحتکننده، چهرهای عمیق و غمگین داشت.
مثال:
He had a deep-drawn expression after hearing the sad news.
معنی(example):
خطوط عمیق چهرهاش نشاندهندهی استرسی بود که تحت فشار قرار داشت.
مثال:
Her deep-drawn lines showed the stress she was under.
معنی فارسی کلمه deep-drawn
:
عبارتی که به حالت صورت یا خطوط عمیق اشاره دارد که به خاطر احساسات یا استرس ظاهر میشود.