معنی فارسی deep-froze

B1

عمیق منجمد کردن به معنای انجماد مواد غذایی در دماهای بسیار پایین به منظور حفظ کیفیت آنها است.

To freeze something solidly at a very low temperature for preservation.

verb
معنی(verb):

To freeze at very low temperatures.

example
معنی(example):

آنها ماهی را به منظور نگهداری طولانی‌تر عمیق منجمد کردند.

مثال:

They deep-froze the fish to preserve it for longer.

معنی(example):

سرآشپز ترجیح می‌دهد مواد را به روش عمیق منجمد کند تا تازگی را حفظ کند.

مثال:

The chef prefers to deep-freeze ingredients to maintain freshness.

معنی فارسی کلمه deep-froze

: معنی deep-froze به فارسی

عمیق منجمد کردن به معنای انجماد مواد غذایی در دماهای بسیار پایین به منظور حفظ کیفیت آنها است.