معنی فارسی defacingly

B1

تخریب‌کننده، به صورت توصیفی یا به شیوه‌ای که آسیب به چیزی را می‌رساند.

In a manner that involves or describes the act of defacing.

example
معنی(example):

هنرمند در اثر خود به موضوع تخریب‌کننده تنش می‌پردازد.

مثال:

The artist addressed the issue of defacingly in her work.

معنی(example):

او درباره تخریب‌کننده صحبت کرد و بر تأثیر آن بر جامعه‌ها تأکید کرد.

مثال:

He spoke about defacingly, emphasizing the impact on communities.

معنی فارسی کلمه defacingly

: معنی defacingly به فارسی

تخریب‌کننده، به صورت توصیفی یا به شیوه‌ای که آسیب به چیزی را می‌رساند.