معنی فارسی defalcator
C1فردی که اقدام به اختلاس یا سوءاستفاده مالی میکند.
A person who commits defalcation or embezzles funds.
- NOUN
example
معنی(example):
متهم به اختلاس به پنج سال زندان محکوم شد.
مثال:
The defalcator was sentenced to five years in prison.
معنی(example):
یک فرد متهم به اختلاس اعتماد گذاشته شده به خود را با مدیریت وجوه خیانت میکند.
مثال:
A defalcator betrays the trust placed in them by managing funds.
معنی فارسی کلمه defalcator
:
فردی که اقدام به اختلاس یا سوءاستفاده مالی میکند.