معنی فارسی defeminized
B1تغییر جنسیت دادن به چیزی، به ویژه به معنای کاهش ویژگیهای زنانه یک فرد یا چیز.
To remove or diminish feminine characteristics from something.
- verb
verb
معنی(verb):
To lose, or to remove feminine characteristics or qualities
example
معنی(example):
هنرمند شخصیت را در نقاشیاش تغییرجنسیت داده تا قدرت را نشان دهد.
مثال:
The artist defeminized the character in her painting to show strength.
معنی(example):
کارهای او غالباً نقشهای سنتی در جامعه را تغییرجنسیت میدهند.
مثال:
His work often defeminizes traditional roles in society.
معنی فارسی کلمه defeminized
:
تغییر جنسیت دادن به چیزی، به ویژه به معنای کاهش ویژگیهای زنانه یک فرد یا چیز.