معنی فارسی defensibly
B1به گونه ای که از نظر منطقی و معقول قابل دفاع باشد.
In a manner that can be defended or justified.
- ADVERB
example
معنی(example):
سرباز با پناه گرفتن پشت دیوار به طور دفاعی عمل کرد.
مثال:
The soldier acted defensibly by taking cover behind a wall.
معنی(example):
باید به طور دفاعی درباره استراتژیمان در جلسه صحبت کنیم.
مثال:
We need to speak defensibly about our strategy in the meeting.
معنی فارسی کلمه defensibly
:
به گونه ای که از نظر منطقی و معقول قابل دفاع باشد.