معنی فارسی defilades

B2

دیوار یا سازه‌ای که به عنوان پناهگاه برای محافظت در برابر حملات دشمن استفاده می‌شود.

A protective barrier designed to provide cover from enemy fire in a military context.

verb
معنی(verb):

To fortify (something) as a protection from enfilading fire.

example
معنی(example):

سربازان در حین نبرد پشت دیوارهای محافظت‌کننده پناه گرفتند.

مثال:

The soldiers took cover behind the defilades during the battle.

معنی(example):

دیوارهای محافظ اهمیت زیادی در محافظت از نیروها در برابر آتش دشمن دارند.

مثال:

Defilades are important for protecting forces from enemy fire.

معنی فارسی کلمه defilades

: معنی defilades به فارسی

دیوار یا سازه‌ای که به عنوان پناهگاه برای محافظت در برابر حملات دشمن استفاده می‌شود.